روزهاي سخت
باران عزيزم، روزاي بعد از تولد تو هرچند كه خيلي شيرين بود و براي هر حركتت كلي ذوق ميكردم ولي سختياي خودشم داشت. من كه هيچ وقت نيني كوچولو نديده بودم همش اضطراب داشتم كه نكنه نتونم خوب ازت نگهداري كنم. ولي همه اون روزا گذشتن و الان كه من دارم اين مطلبو مينويسم تو يه دختر 3 ساله و 8 ماهه خوشگل و خانم شدي. چند روز بعد از تولدت يواش يواش گريه هاي شبانه تو شروع شد و ما نميدونستيم كه علتش چيه. فكر كنم روز 8 تولدت بود كه شبش ديگه نخابيدي تا صبح همش گريه ميكردي. روز يازدهم تولدت برديمت دكتر و گفت كه احتمالا كوليك روده داري. يه بيماري كه باعث انقباض ها و درداي شديد تو روده نيني ها ميشه. همه از شنيدن اين خبر ناراحت شدن. مامي و باباجي وقتي كه ت...
نویسنده :
روشنک
21:49